Web Analytics Made Easy - Statcounter

محمد قوچانی، مدیرمسوول و سردبیر مجله «آگاهی‌نو» در نشست نقد و نظر گروه رسانه‌ای «دنیای اقتصاد»:

در تحلیل حوادث دو ماه اخیر چهار رویکرد، قابل بررسی است . رویکرد اقتصادی- اجتماعی و تحلیل طبقاتی است. رویکرد دیگر امنیتی و پلیسی است. بحث سوم، سیاسی است که اگر بخواهم در یک کلمه آن را توضیح دهم، بحران نمایندگی در جامعه ایران است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بعد چهارم هم که کاملا مغفول است، نگاه فلسفی- الهیاتی و بحران ارزش‌هاست که در جامعه ما کاملا اتفاق افتاده است.

آنچه از آن به عنوان بحران نمایندگی صحبت می‌کنم، تعطیلی سیاست در جمهوری اسلامی است. به خصوص با انتخابات ۱۴۰۰ و البته قبل از آن در انتخابات مجلس در سال ۹۸. منظور از سیاست الزاما حکمرانی و دولت‌مردان نیست، اما دولت‌داری هم در اینجا اتفاق نمی‌افتد. منظورم نسبت حضور جامعه در سیاست است. جمهوری اسلامی تقریبا در سال ۱۳۹۸ و تحقیقا در ۱۴۰۰ این ارتباط را قطع کرده است. نتیجه این اتفاق، خیابانی شدن سیاست است. سیاسی شدن خیابان اتفاقا رویداد خوبی است، به این معنا که شهروندان آگاهی داشته باشند که راجع به مسائل سیاسی اظهارنظر کنند و حرف بزنند و این اتفاق مثبت است. چرا که روشنفکران تا کنون تصور می‌کردند که جامعه ما مرده است و دیدگاهی در مورد مسائل روز ندارد. نگاهی که حاکمیت نیز داشت و در تمام این سال‌ها اصرار داشت که سیاسی کردن جامعه غلط است و مطالبات مردم معیشتی است.

در تمام این سال‌ها اگر حکومت کارآمدی سر کار بیاید که پاسخ معیشت و شغل مردم را بدهد، جنبش اداره می‌شود و مشکلی نیست. در اصل خیابانی شدن سیاست پاسخی به این موضوع است. مردم اعلام می‌کنند که ما متوجه بلایی که بر سرمان می‌آید، هستیم.

ایراد خیابانی شدن سیاست این است که ادبیات و زبان خیابانی در سیاست رسوخ می‌کند. در شعارها، تحلیل‌ها و در ساده‌انگاری سیاست این موضوع دیده می‌شود. بسیاری تصور می‌کنند اگر این حکومت برود و دیگری جایگزین آن شود، همه‌چیز خوب خواهد شد. این بحرانی است که در عمده انقلاب‌ها رخ می‌دهد.

در کل نظام‌های سیاسی دنیا یک مدل دوقطبی دارند که در جامعه ما منفی تلقی می‌شود. اما در حقیقت در این روش، به جامعه فرصت انتخاب میان دو جریان داده می‌شود. البته در دیدگاه‌های جدید سیاسی همین دوقطبی نیز نقد می‌شود و آن را یک نوع دیکتاتوری جدید می‌دانند. سیاست اساسا جمع ثبات و تغییر است. یعنی جامعه می‌تواند تغییر ایجاد کند و در عین حال در دولت یک ثبات وجود داشته باشد تا بتواند تصمیم بگیرد و جامعه را اداره کند.

جمهوری اسلامی به صورت خودکار در حال شکل دادن مدل سیاسی منظمی بود،احزاب جمهوری اسلامی و نهضت آزادی در ابتدای انقلاب نمونه آن هستند و به تدریج مجمع روحانیون و روحانیت مبارز به آن افزوده شدند. جامعه چنان متکثر بود که از همه این‌ها عبور کرد و به تدریج تبدیل به دو جبهه اصلاح‌طلب و اصولگرا شد.

بخش‌هایی از حاکمیت هم از شعار «اصلاح‌طلب، اصولگرا دیگه تمام ماجرا» در سال ۹۶ و ۹۸ که از آن حمایت می‌کردند. این شعار توسط شورای نگهبان تایید شد که رقابت و دوقطبی وجود ندارد. یعنی در این جامعه، اصولگرایان به حزب حاکم بدل شده‌اند. اما در واقع آن‌ها نیز حاکم نیستند و جریان دیگری پشت سر قرار دارد که در حال اداره امور است. همه اصولگرایان نیز جریان ریشه‌داری در حکومت نیستند. سقف اصلاح‌طلبان را نیز تعیین کردند که در یک محدوده خاصی می‌توانید فعالیت کنید.

فروپاشی چنین نظم سیاسی، به معنای فروپاشی نظم اجتماعی نیز است. در سال ۹۶ و ۹۸ این ماجرا اتفاق افتاد و بخشی از ریشه اتفاقات سال جاری را می‌توان در آنجا پیدا کرد. اما جامعه با آن همدلی نکرد. به این معنا که جامعه ضمن آنکه دردهای خود را تشخیص می‌داد، احساس می‌کرد دولتی وجود دارد که درصدی از مردم به آن رای دادند. این موضوع را می‌توان از آمار انتخابات نیز متوجه شد. در سال ۷۶ حدود ۷۹ درصد، در سال ۸۰ معادل ۶۷ درصد، سال ۸۴ حدود ۶۲ درصد و در سال ۸۸ معادل ۸۵ درصد جامعه در رای‌گیری شرکت کرده است. اما در سال ۹۲ معادل ۷۲ درصد، سال ۹۶ حدود ۷۳ درصد و در سال ۱۴۰۰ تنها ۴۸ درصد از مردم واجد شرایط در انتخابات شرکت کردند.

در گذشته گفته می‌شد که دولتی را برای ۱۰ سال بر سر کار می‌آوریم و چنان جامعه را اداره می‌کند که مردم پس از آن دوباره به ما رای می‌دهند. اما هم‌پوشانی جنبش‌های متعدد اتفاق افتاد، به این معنا که موضوع تنها حجاب نیست و بعد از آن نوبت به کرامت، معیشت، حق انتخاب و روابط با جهان رسید.

نمی‌توان همه مشکلات را بر عهده حاکمیت انداخت. اصلاحات به عنوان دیرپاترین جنبش در ایران، گفتمان غالب در نقد سیاسی و اجتماعی در کشور بوده است. حتی در شرایطی که از قدرت بیرون می‌رفت، به عنوان یک آلترناتیو جنبشی ادامه حیات می‌داد. یعنی در سال ۸۸ رای نمی‌آورد، اما بی‌اعتبار نمی‌شود، اما در این حوادث، اصلاحات دچار سردرگمی شده است. اتفاقاتی که در درون جنبش اصلاحات روی داد، در ایجاد وضعیت فعلی نقش دارد. کسانی که شخصیت‌های مرجع جامعه بودند، کنار رفتند و فرد دیگری جایگزین آن‌ها نشد. بخشی از آن را حکومت از بین برده و خروج بخش دیگر به واسطه انفعال اصلاح‌طلبان رخ داده است.

در جامعه ما قرار بوده ارزش‌های دینی ترویج شود، اما متاسفانه نه فقط به اندازه کافی از نظر کیفی تقویت نشده است، بلکه ارزش‌های مدنی و ملی نیز تضعیف شده است. نتیجه این اتفاق آن است که با جریانی مواجه هستیم که هیچ یک از ارزش‌های اصلاح‌طلب، اصولگرا و حتی برانداز را قبول ندارد و به بحرانی رسیده است که من از آن به عنوان نیهیلیسم سیاسی (هیچ‌انگاری) یاد می‌کنم. یعنی احساس می‌کنند که خوب و بد، ملیت و وابستگی، برایشان بی‌معنا است. اکنون نئو لیبرالیسمی در جامعه قدرت گرفته که هیچ ارزشی برایش ارزش نیست. این موضوع را می‌توان در جریان جام جهانی مشاهده کرد. این اتفاق جامعه را به سمت یک بحران سوق می‌دهد که آنچه در خیابان روی می‌دهد تحلیل‌ناپذیر می‌شود.

در مورد واژه «وسط‌باز» که در رسانه‌ها مطرح شده و انتقال مرجعیت رسانه‌ای از خارج به داخل ، برای ریشه‌یابی باید در مورد سیاست خارجی صحبت کرد، به این معنا که به همان اندازه که سیاست داخلی ما در ایجاد شرایط فعلی موثر بوده، نوع نگاهی که به ایرانیان خارج کشور و دنیا داریم و رابطه ما با دنیا نیز نقش مهمی در این ماجرا دارد. غیر از مرجعیت رسانه‌ای، مرجعیت فرهنگی و سیاسی را نیز به خارج از کشور منتقل کرده‌ایم. به این معنا که از میان سیاسیونی که در سال‌های گذشته مورد اقبال قرار گرفته‌اند، آقایان خاتمی و روحانی و از میان اصولگرایان تنها موفقیت که در عرصه سیاسی داشتند از سوی آقای احمدی‌نژاد بوده است، که هیچ یک از این افراد را حکومت قبول ندارد. این افراد و همه نخبگان سیاسی هیچ کدام حتی در نیمکت ذخیره هم جایی ندارند و از سوی دیگر جامعه‌ای را درست کرده‌ایم که ۴ تا ۷ میلیون نفر از آن در خارج از کشور هستند و کیفیت زندگی قابل توجهی دارند. این اپوزیسیونی است که به دست خودمان به وجود آورده‌ایم.

این محصول کار چه کسانی است؟ در سال‌های گذشته خیلی از نیروهای سیاسی وقتی توسط نیروهای امنیتی احضار می‌شدند، یکی از نخستین سوالات این بود که چرا نمی‌روید؟ ترکیب بی‌بی‌سی و ایران اینترنشنال افرادی بوده‌اند که اغلب در رسانه‌های داخلی کار می‌کردند.

اجتماعی خودجوش در مراسم تشییع سردار سلیمانی تشکیل شد، چطور آن را تبدیل به اتفاقات و تجمعاتی کردیم که چندی پیش در جریان مسابقات جام‌جهانی شکل گرفت؟ سه نکته در اینجا قابل تامل است. اول تضعیف مفهوم ملت و ملیت در کشور است. کار به جایی رسیده است که معاون آقای رئیسی گفته است ما می‌خواهیم امت- امامت باشیم.

موضوع دوم، زبان فارسی است. افغانستان، هندوستان و پاکستان را رها کردیم، در حالی که مردم آنجا نیز مسلمان هستند، اما افغانستان را در دامان طالبان رها می‌کنیم. این مساله برای مردم ایران تضعیف‌کننده مفهوم منافع ملی و ملت است حتی با تعریف شیعی آن. نکته دوم، دکترین تاریخی از زمان امیرکبیر در سیاست خارجی است به نام موازنه قوا. گاهی مثبت بوده است و زمانی منفی. گاهی تصور می‌کردیم باید به روس و انگلیس به‌طور یکسان امتیاز دهیم و گاهی مانند دوره دکتر مصدق منفی بود و نه به این امتیاز می‌داد و نه به آن.

برای نخستین بار در طول ۱۵۰ سال گذشته، سیاست گرایش به شرق را ترویج می‌کنیم و اروپا را علیه خود متحد کردیم و جشن یخ‌بندان اروپا برگزار می‌کنیم. در این شرایط به جای آنکه بتوان خط لوله گازی را راه‌اندازی کنیم که امروز به عنوان اقدام استراتژیک، گاز به اروپا صادر کنیم، پشت سر روسیه‌ای قرار گرفته‌ایم که خود به دنبال حل مشکل خود در اوکراین است.

جابه‌جایی نخبگان و ارزش‌ها شرایطی ایجاد کرده است که نیروهای خارجی برای شما تصمیم‌گیرنده شوند. بخشی از جامعه می‌گوید چه اشکالی دارد، این جغرافیا، کوچک باشد، اما خوشبخت باشیم. کل ارزش‌ها و مفاهیم در حال نابودی است. تلویزیون هم زمانش را آن طور که می‌خواهد تقسیم می‌کند و ساعت‌ها وقتش را به سلبریتی‌هایی می‌دهد که اکنون دامن‌گیرش شده است.

زمانی علی کریمی، هشتگ من پشیمانم را در سال ۹۶ منتشر کرد، حاکمیت از آن خوشحال شد، چرا که تصور می‌کرد منظور او رای دادن به روحانی بوده است. جامعه اتمیزه در حال رخ دادن است، چرا که تمام مرجعیت‌های جامعه را از بین برده‌اند، اجازه ایجاد یک شبکه خصوصی داده نشد، چرا مردم اجازه ندارند یک صدای متفاوت را بشنوند؟ زمانی زن ایرانی بدون اجبار و به خاطر آقای شریعتی و آیت‌الله خمینی حجاب بر سر گذاشت، چه بر سر این جامعه آمده است که در اعتراض حجاب از سر بر می‌دارد؟ با از بین رفتن مرجعیت‌ها، مردم خبر، سرگرمی و سیاست را دیگر از داخل کشور پیگیری نمی‌کنند.

برآمدن سلبریتی‌ها محصول قهری اتفاقاتی است که در ۴۰ سال گذشته رخ داده است. وقتی همه‌چیز سیاسی می‌شود، از فوتبالیست انتظار داریم که با گل زدن یک کنش سیاسی را انجام دهد. وقتی از عدم خشونت حرف می‌زدیم، می‌گفتند شما طرفدار انقلاب مخملی هستید، اکنون به جایی رسیده‌ایم که باید خواهش کنند که عدم خشونت را در جامعه ترویج کنیم.

بیشتر بخوانید:

۱۰ نکته از مناظرۀ داغ قوچانی با روان‌بخش/ مناظره داغ ؛ ۲ نامی که گفته نشد سناریوهای پیش‌رو ، کدامند؟ / ارزیابی تحولات اخیر ایران در نشست حمیدرضا جلایی‌پور، قوچانی و میدری

جلایی‌پور، جامعه شناس : به این دلایل، ایران وارد «وضعیت انقلاب» نشده/ سرکوب اعتراضات، شدت آن‌ها را افزایش می‌دهد / حکومت، هنوز افق جدیدی نشان نداده

۲۱۲۱

کد خبر 1702647

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: مهسا امینی تجمعات اعتراضی محمد قوچانی علی کریمی حسن روحانی تیم ملی فوتبال ایران جام جهانی 2022 قطر جمهوری اسلامی جامعه ما ارزش ها سال ها سال ۹۶

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۲۴۷۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سلیمی نمین: توئیت فضائلی درباره حجاب را با توجه به جایگاهش در دفتر رهبری باید لحاظ کرد /جامعه را به سمت لجبازی نبریم

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، راه‌اندازی مجدد گشت ارشاد و برخی فیلم های وایرال شده در فضای رسانه ای و مجازی از برخی برخوردهای تند و خشن با زنان واکنش‌های فراوانی را به دنبال داشت کما اینکه عضو جامعه مدرسین در گفتگویی که با خبرگزاری خبرآنلاین به این نکته تأکید کرده بود که شرایط امروز با ۱۰ سال قبل تغییر کرده و مسئولین در مقوله حجاب باید با ادبیات دیگری با زنان صحبت کنند.

در میانه این واکنش ها اما توئیت مهدی فضائلی، عضو دفتر مقام معظم رهبری که ضمن یادآوری منویات رهبر انقلاب درباره حجاب از تذکر به برخی مسئولان به دلیل کارهای بی‌قاعده خبر داده بود واکنش های زیادی را سبب شد. تندروهای حامی گشت ارشاد جایگاه او را به چالش کشیده و معتقدند توئیت او ربطی به دفتر رهبری ندارد اما در مقابل دیگرانی نیز هستند که از قضا این توئیت را با توجه به حضور او در دفتر رهبری تفسیر می کنند.

این توییت مهدی فضائلی واکنش‌های فراوانی را به دنبال داشت تا جایی که برخی ضمن حمله به او مدعی شدند توییت فضائلی ارتباطی با دفتر رهبری ندارد و برخی هم توییت سابق او در مورد لزوم پایبندی به حجاب را بازنشر کردند.

عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا نیز در زمره دسته دوم تعریف می شود و معتقد است این توئیت را باید با توجه به جایگاهی که فضائلی دارد در نظر گرفت.

حرف های فضائلی را با توجه به جایگاهی که دارد باید لحاظ کرد

عباس سلیمی نمین در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین در پاسخ به اینکه به نظر شما تذکر داده شده به مسئولان در مقوله حجاب تا چه اندازه موثر خواهد بود؟ گفت: آنچه مسلم است، این نکته است که حجاب از جمله مسائلی است که باید در مورد آن بیشترین توجه را داشت چراکه حکم الهی است و از طرفی این حکم الهی باید همراه با باور دنبال شود. یعنی اقداماتی در راستای تقویت باورها نسبت به این حکم الهی صورت بگیرد که هم به نفع جامعه و هم به نفع فرد است. از این‌رو آنچه آقای فضائلی گفته، را باید با توجه به شأن و جایگاه او که یکی از شخصیت‌های فرهنگی شایسته ما هستند و باید به آن عنایت شود، در نظر گرفته شود و از طرفی با توجه به جایگاهی که از آن صحبت کرده، باید لحاظ شود. در مورد حجاب گاهی تصور می‌کنیم که واقعاً در یک ستیز فرهنگی قرار نداریم. در حالی که این یک رقابت فرهنگی جدی است بین آنچه که اسلام می‌خواهد جامعه بشری را در آن مسیر قرار دهد با آنچه که سرمایه‌داری می‌خواهد جامعه بشر را در آن مسیر قرار دهد.

برخی تصور می‌کنند با یک اقدام اجرایی می‌توانند مسئله حجاب را حل کنند

وی افزود: در حقیقت جامعه سرمایه‌داری تاکنون توانسته از یکسری ولنگاری‌ها بیشترین بهره‌برداری در زمینه مصرف‌گرایی و حکومت‌مداری داشته باشد. به عبارت دیگر سرمایه‌داری با مشغول کردن افکار جامعه به مسائل نازل، توانسته حکومت‌داری را برای خودش بسیار ساده کند. اما نکته قابل توجه در رقابت مذکور این است که متأسفانه بعضی از دوستانی که به لحاظ فکری نمی‌خواهند خودشان را خیلی درگیر مسائل پیچیده اجتماعی کنند، تصور می‌کنند با یک اقدام اجرایی می‌توانند مسئله را حل و فصل کنند، در حالی که به این صورت نیست.

۹۹ درصد زنان با هر نوع الزام در حجاب حساسیت دارند زیرا...

سلیمی نمین در ادامه تصریح کرد: در مجموع به نظر می‌رسد مسئله اول این است که باید بر روی اشتراکات کار کنیم. به بیان دیگر آنچه مسلم است، این است که ۹۹ درصد بانوان کشور با هر نوع الزام در حجاب نسبت حساسیت ویژه‌ای دارند به این معنی که نمی‌خواهند نگاه پست به آنها شود و نمی‌خواهند ملعبه امیال دیگران باشند. از این‌رو حاضر نیستند نگاه دون به آنها شکل بگیرد. در حقیقت زنان نمی‌خواهند با کسانی که خودشان را در خیابان‌ها عرضه می‌کنند، در یک ردیف قرار بگیرند. بنابراین باید از این مسئله که نکته مشترک میان زنان و طرفداران حجاب استفاده کرد. یکی از اشتراکات این است که هم زنان و هم جمهوری اسلامی با کسانی که می‌خواهند به نوعی شأن زن را به عنوان عرضه‌کننده یک متاع تنزل بدهند، مخالف هستند. بنابراین برای مثال با کسانی که لباس‌های پاره پاره تولید می‌کنند که بدن‌نما باشد و برخی ابعاد پنهان جسمی افراد از آن رونمایی شود، را قطعاً نمی‌پسندند.

این چهره اصولگرا همچنین اظهار کرد: بنابراین حسب این نکته مشترک جمهوری اسلامی می‌تواند برای کسانی که لباس‌های دونِ شأن بانوان تولید می‌کنند، محدودیت ایجاد کند که به نظر بنده این مورد با استقبال جامعه مواجه خواهد شد، یعنی جامعه می‌پذیرد که یک لباس با وقار که اجازه نگاه دون را به دیگران و به آدم‌های هوس‌باز ندهد، مورد بهره‌برداری قرار بگیرد. البته در این میان عده‌ای هم هستند که به صورت شبکه‌ای در جامعه کار می‌کنند تا عفت عمومی را زیر پا بگذارند که این مورد سابقه تاریخی هم دارد. به این ترتیب که وقتی استعمارگران می‌خواستند اسپانیا را دوباره از مسلمانان بگیرند، روش‌هایی را دنبال کردند که اگر این روش‌ها را مطالعه کنیم بسیاری از مسائل برای ما روشن می‌شود. برای نمونه یکسری بانوانی را به استخدام گرفتند که بسیار زشت در جامعه حاضر شوند و تردد کنند و از این طریق لطمه جدی به انسجام جامعه بزنند.

جامعه‌ای را می‌خواهیم که براساس شخصیت انسان‌ها به آنها احترام بگذارند نه ابعاد فیزیکی آنها

سلیمی نمین با تأکید بر این نکته که امنیت نقطه مشترک همه افراد جامعه است، ادامه داد: در بحث عفت عمومی نکته این است که همه امنیت را دوست دارند، به این معنی که همه دوست دارند که جامعه از این نظر پر التهاب نشود و تحریک افراد به صورت غلط و به صورت هدفمند صورت نگیرد. در حقیقت همه می‌خواهند که جامعه از این جهت آرامش داشته باشد و جامعه‌ای داشته باشیم که براساس شخصیت انسان‌ها به آنها احترام بگذارند نه ابعاد فیزیکی آنها. بانوان ما هرگز حاضر نیستند که شأن خودشان را در این حد تنزل دهند که جامعه فقط از یک دریچه پست به آنها نگاه کند. اگر جمهوری اسلامی می‌خواهد در وادی حجاب کار کند، باید اولویت‌ها را در نظر بگیرد و بعد به تفکیک پیش برود. همه بانوان کشور دوست دارند عفیف باشند. بنابراین جمهوری اسلامی از این علاقه‌مندی، تمایل و مطالبه آنها برای برخی زشتی‌ها و پلشتی‌هایی که هدفمند در جامعه دنبال می‌شوند، استفاده کند.

وی افزود: اگر ما با اشتراکات کار کنیم، بسیاری از بخش‌های جامعه با ما در مهار برخی برنامه‌های ضدفرهنگی در کشور همراه خواهند بود اما به نظر می‌رسد خیلی به این موضوع عنایت نمی‌شود. تذکر فضائلی هم به این مسئله است که همه دوست داریم جامعه آرام و سالمی داشته باشیم، تعرض به بانوان صورت نگیرد. بنابراین اگر جامعه آرامی می‌خواهیم، همه باید برای مهار بر این پلشتی‌هایی که منافع جامعه ما را تأمین نمی‌کند و منافع دیگران را تأمین می‌کند، تمرکز کنیم.

سلیمی نمین در پاسخ به اینکه گشت ارشاد امری پرمناقشه بود که برآیند نهایی آن قضیه مهسا امینی بود که بعد از آن انتظار می‌رفت فضا به سمت یک تصمیم عقلانی برود اما چنین فضایی شکل نگرفت و دوباره گشت ارشاد به خیابان‌ها آمد، برآیند شما نسبت به این قضیه و واکنش جامعه سبت به این برخوردها در حوزه حجاب چگونه است؟ گفت: برخی به نحوی برخورد می‌کنند که گویا حساسیت آنها نسب به حجاب بیش از دیگران است. در صورتی که همه بابت اینکه ما رابطه سالمی بین زن و مرد نداشته باشیم، ناراحت می‌شویم حتی آن بانوانی که حجاب‌شان هم کم است، نمی‌خواهند خانواده‌شان متلاشی شود، مگر دوست دارند که روابط در خانواده تضعیف شود؟! اگر روابط در خانواده تضعیف شود.

این فعال سیاسی اصولگرا تصریح کرد: بنابراین اینکه عده‌ای تصور کنند به راحتی می‌توان عفاف را در جامعه تقویت کرد، تصور غلطی است و این تصور غلط سال‌هاست به ما لطمه می‌زند. در حقیقت بدون شناخت از اهداف دشمن و در نظر گرفتن تمایلات جوانان اقدام می‌کنیم، در صورتی که باید گفت‌وگویی صورت بگیرد تا اصلاح انجام شود. اینکه همیشه بر طبل چند دستگی بکوبیم و حتی می‌خواهند یک دسته جدیدی را هم ایجاد کنند، بسیار غلط است. متأسفانه برخی که شناخت قوی از مسائل اجتماعی ندارند، فشار می‌آورند که الّا و بالله یک روزه مسئله را حل کنید، در این شرایط طبیعی است که نتیجه درستی نمی‌گیریم. بعد هم از موضعی فشار می‌آورند که گویا فقط آنها نسبت به اعتقادات پایبندی دارند. در صورتی که خیر، همه جامعه دوست دارند آرامش داشته باشند و از برخی از لغزش‌ها مصون باشد.

سلیمی نمین اظهار کرد: در مجموع ما نباید خودمان دسته‌بندی‌های کاذبی ایجاد کنیم. چراکه این به نفع دشمن است و به جامعه ما ضربه می‌زند. در حقیقت نباید اجازه دهیم که روز به روز فهم اقشار مختلف جامعه از هم تضعیف شود زیرا این موضوع ما را شکننده خواهد کرد. بنابراین سخن من اینجا متوجه کسانی است که تصور می‌کنند فقط آنها نسبت به اخلاق حساسیت دارند. خیر، همه جامعه ما اخلاق‌مدار هستند. در حال حاضر برخی به نوعی عقلانیت را تحت تاثیر احساسات قرار داده‌اند که باید با آنها با هوشمندی مواجه شد.

کسانی هجمه وارد می‌کنند دلسوز نیستند

این چهره اصولگرا با اشاره به حضور نفوذی‌ها ادامه داد: بنابراین به این ترتیب نیست که در جامعه ما فقط منافقین در جهت یکسری کارهای تخریبی با دشمن همراهی کنند. خیر، عده‌ای هم هستند که در جهت مسائل فرهنگی با دشمن همکاری می‌کنند و از این موضوع غافل هستیم. لذا باید اجازه داده شود که در مورد به مسائل فرهنگی صحبت کنیم و اهل فکر نقطه‌نظرات‌شان را بگویند و به این صورت نباشد به محض اینکه یک شخصیت اهل اندیشه حرفی در تضاد میل ما گفت، بلافاصله به او هجمه و حمله کنیم. این اصلاً به نفع جامعه نخواهد بود. باید به صورتی عمل کنیم که افراد و به خصوص شخصیت‌ها بتوانند آنچه که از سر دلسوزی و فهم و درک دقیق‌تر جامعه می‌توانند بیان کنند را به سهولت به جامعه منتقل کنند. در این میان کسانی که هجمه وارد می‌کنند که حرف و سخن دلسوزانه بیان یا شنیده نشود، را نمی‌توان دلسوز شناخت زیرا فرد دلسوز حتماً زمینه فعال کردن شخصیت‌های فرهنگی را فراهم می‌کند که به نفع همه جامعه است.

اقدامات تفریطی و افراطی هزینه‌زا هستند

سلیمی نمین در واکنش به اینکه اقدامات این طیف که تصور می‌کند فقط خودشان پایبند به اخلاقیات هستند و امکان دارد یکسری اقدامات تند و سریع انجام دهد تا چه اندازه می‌تواند برای نظام هزینه‌زا باشد؟ خاطرنشان کرد: همان طور که برخی نیروهای افراطی می‌توانند هزینه‌زا باشند که هزینه‌زا هم هستند، نیروهای تفریطی از این طرف هم قطعاً هزینه‌زا هستند. به این معنی که هر چیزی به تعادل جامعه لطمه بزند، اعم از نیروهای افراطی و هم نیروهای تفریطی، زیان‌بار هستند. ما نمی‌توانیم نیرویی را از جامعه حذف کنیم اما می‌توانیم آنها را دعوت کنیم تا مطالعه بیشتری داشته باشند.

اگر خانمی به لجبازی بی‌افتد، اقدامی که به ضرر خودش است را هم انجام می‌دهد

این فعال سیاسی اصولگرا در پایان یادآور شد: بعضی از دوستان کارهایی را می‌کنند که باعث می‌شود حتی سر مسائلی که فهم و درک آنها سخت نیست، جامعه را به لجبازی می‌اندازد. اگر جامعه به لجبازی بیفتد یعنی عقلانیت در آن تعطیل می‌شود. وقتی عقلانیت تعطیل شد، بعد دیگر زبان مفاهمه نخواهیم داشت. بعضی از عزیزان اصلاً به این توجه نمی‌کنند وقتی خانمی تحت تاثیر بحثی که هیچ مبنایی ندارد، قرار گرفته که به زیان خودش هم هست، اگر به لجبازی بی‌افتد، آن اقدامی که به زیان خودش هم هست را از لج شما انجام می‌دهد و هم خودش و هم جامعه زیان می‌کنند. بنابراین اول باید روی اشتراکات کار کنیم کما اینکه در مورد حجاب و عفاف هم اشتراکات زیادی داریم که هنوز روی آن کار نکرده‌ایم، در نتیجه اینکه بلافاصله سراغ افتراقات می‌رویم، کار را دشوار می‌کند.

۲۷۲۱۱

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898294

دیگر خبرها

  • برگزاری ۴۰۰ برنامه ویژه هفته عقیدتی سیاسی در زنجان
  • سپاه زنجان ۴۰۰ عنوان برنامه در هفته عقیدتی سیاسی برگزار می‌کند
  • بصیرت و رفتار سیاسی تقویت شود
  • سپاه به هیچ جریان سیاسی وابسته نیست
  • سپاه به هیچ جریان سیاسی وابستگی ندارد
  • روزهایِ آخر کریمی قدوسی در پارلمان؛ طلایه دار ادعاهای تکذیب شده /توئیت های عضو پایداری دردسر هسته ای ایجاد خواهد کرد؟
  • تربیت شاگرد و روحانی مبارز
  •  نامزدها چطور می‌پذیرند بیش از درآمد چهار سال نمایندگی برای انتخابات هزینه کنند؟
  • سلیمی نمین : ۹۹ درصد زنان با هر نوع الزام در حجاب حساسیت ویژه دارند/ جامعه را به سمت لجبازی نبریم
  • سلیمی نمین: توئیت فضائلی درباره حجاب را با توجه به جایگاهش در دفتر رهبری باید لحاظ کرد /جامعه را به سمت لجبازی نبریم